May 222012
Dec 272011
Dec 242011
Nov 132011
Nov 062011
Jun 292010
حدود بیست سال پیش بود که برای عید نوروز یک کارت تبریک داده بود که رویش عکس یک کشتی بود و آرزو کرده بود که به سفرهای دریایی بروم ( یا برویم، دقیق یادم نیست). مدتهاست که رفته؛ همان سال یا سال بعدش رفت و من هیچ وقت نفهمیدم چرا رفت. آن موقع کوچک بودم و خلا نبودنش را حس نکردم ولی بعدها دیدم که وجودش چه تاثیری زیادی در زندگیام داشته بود.
باورش سخت است؛ کسی که تا همین دیروز بوده به سرش میزند و میرود و دیگر هیچ. یک جورهایی شیبه مردن است، نه؟
عکس زیر را که ادیت میکردم به یادش افتادم و دلم گرفت. احتمالا اهل گشتن در اینترنت نیست و با احتمال بیشتر اینجا را نمیخواند. ولی اگر تصادفا به اینجا رسید دوست دارم بداند که در همه این سالها خیلی زیاد به یادش بودهام.