مدتیه میخوام در مورد «پدرسوخته» بودن شبکه بیبیسی چیزی بنویسم (شرمنده بابت این توصیف، ولی این محترمانهترین صفتیه که به ذهنم میرسه)! عملا موفقیت ایران در مسابقات والیبال باعث شد که این پست رو بنویسم.
چند وقت پیش یکی از دوستانم تو فیسبوک استتوسی تو این مایهها گذاشته بود:
گزیدهای از تیتر خبرهای مربوط به ایرانیهای خارج از ایران در سایت بیبیسی فارسی:
صدور حکم اعدام برای پنج ایرانی در امارات؛
اعدام برای سه ایرانی در مالزی به جرم قاچاق مواد مخدر؛
نروژ بازگرداندن اجباری ۴ پناهجوی ایرانی را آغاز کرد؛
ماموران اطلاعاتی ایران در آلمان فعال هستند؛
ممنوعالخروجی خبرنگار صداوسیما در ایتالیا لغو شد؛
خودسوزی یک پناهجوی ایرانی در هلند؛
بازداشت اعضای باند ایرانی قاچاق مواد روانگردان در مالزی.
و بعد بعضیها نتیجه گرفته بودن که چقدر ایرانیها آدمهای مزخرفی هستن که هر جای دنیا میرن افتضاح بالا میآرن. من اینو که دیدم داشتم از عصبانیت به خودم میپیچیدم؛ اون هم به دو دلیل! اول اینکه این شبکه بیبیسی چقدر حواسشونه دارن چیکار میکنن؛ و دوم اینکه چقدر ما حواسمون نیست دارن چه بلایی سرمون میآرن.
دقیقا یادم نیست، ولی چیزی حدود شش ماه تا یک سال پیش بود که یه روز -مثل اون وقتایی که آدم یهو یه چیزی براش روشن میشه- احساس کردم بعد از خوندن اخبارِ سایت بیبیسی فارسی (خیلی وقتا تیتر اخبارو اونجا چک میکردم) معمولا حالم چند لِول افت میکنه و این بیشتر از خوب نبودن کلیِ اوضاع مملکت و اینا بود. چیزی که بعد از دقت بیشتر متوجه شدم این بود که غیر از اخبار معمول و مرسوم (که اونها هم همیشه با بدترین لحنِ ممکن گزارش میشن!) کلی اخبار بیربط و ناخوشایند از وجودِ بیماریهای لاعلاج گرفته تا حوادث طبیعیِ جاهای پرت و گزارش قتل و اعدام و غیره، گزارش میشن (فکر نمیکنم خبری از اعدام در ایران درز کنه و حداقل در بخش «خبرهای کوتاه» سایت ذکری ازش نشه!). مثالهایی که دوستم (البته به قصد دیگهای) نوشته بود رو هم میشه به این لیست اضافه کرد.
اشتباه نکنین! من منظورم این نیست که اخبار ناراحت کننده وجود نداره (یا اینکه نباید جایی درج بشن) و ما ایرانیها همه گُلیم و اوضاع گل و بلبل است و چه و چه. ولی به نظرم نحوهی انتخاب اخبار رسانهای مثل بیبیسی کاملا با حواسجمعی و دقت طوری صورت میگیره که تا جایی که ممکنه حسِ ناامیدی و یاس و تیرگی رو به مخاطبشون منتقل کنن. آخرین نمونهاش که خیلی رو اعصابم بود خبر موفقیت تیم والیبال ایران (تا قبل از باخت به آمریکا) بود که من در اون چند روز هیچ اثری ازش تو صفحه اول سایت بیبیسی ندیدم و برای دیدنش باید حتما روی قسمت اخبار ورزشی کلیک میکردی (به نظرم این خبریه که به طور بدیهی باید در صفحه اول ذکر بشه، حالا نمیگم یه وقتی تیتر اول باشه).
در نهایت نکتهای که بیشتر از همه اذیتم میکنه این نیست که چرا اونا دارن اینطوری عمل میکنن. برام طبیعیه که رسانهای مثل بیبیسی در راستای منافع کشورش عمل کنه و هیچ اخلاقی رو (هرچند که در ظاهر خیلی ادعای حسن نیت و بیطرفی و رعایت اخلاق میکنن) رعایت نکنه . چیزی که بیشتر از همه آزارم میده این دست کم گرفتن تاثیر چنین رسانههایی رو افکارمون، تحلیلهامون و احساساتمونه؛ این ندیدنِ نحوه عملکردشون و اهداف پشتشه! چیزی که ناراحتم میکنه این نتیجهگیریهاییه که آدمها راحت بعد از خوندن چیزی شبیه استتوس دوستم میکنن. و یا اینکه آدمها چون از رسانههای ملی و منابع داخلی راضی نیستن راحت به منابع آلترنتیو اینچنینی (که در ظاهر خیلی هم ادعای بیطرفی دارن) اعتماد میکنن (اینجا منظورم بیشتر کسانیه که ایرانن و ماهواره دارن و یکی از منابع عمده اخبارشون شبکههای مثل بیبیسیه).
من واقعا ناراحت میشم وقتی میبینم اینقدر راحت با اعصاب یه سری آدم بازی میشه و خیلی از اونها هم اصلا حواسشون نیست که داره چه اتفاقی براشون میافته!
پینوشت: این هم که یه سری ایرانی برای بیبیسی کار می کنن برام نکته دردناک دیگهایه!
بعدا نوشت: امروز بیبیسی خبر باخت تیم والیبال ایران به چین رو در صفحه اول گذاشته بود!