Jul 302013
 

در مورد کوتاه بودن زندگی دنیا، چشمم به این دو مورد (آیات ۱۰۲ تا ۱۰۴ سوره «طه» و آیات ۱۱۲ تا ۱۱۴ سوره «مومنون») در قرآن افتاد. حس و حال این آدم‌ها خیلی جالبه. اول اینکه یک‌جور حس گیجی و منگی از صحبت‌هاشون برداشت می‌شه. بعد هم اینکه انگار حضور در دنیا براشون در حد یک تجربه‌ی خیلی سریع اتفاق افتاده. این حس رو دارند که به سرعت رفته‌اند و برگشته‌اند؛ به خاطر همین هم انگار درست متوجه نشده‌اند چه اتفاقی براشون افتاده و گیج شده‌اند. این حالت سرگشتگی رو مثلا در آیات ۶۲ و ۶۳ سوره «ص» هم به نحو دیگه‌ای می‌شه مشاهده کرد.

[همان] روزی که در صور دمیده می‌شود، و در آن روز مجرمان را کبود چشم برمی‌انگیزیم (۱۰۲). میان خود به‌طور پنهانی با یکدیگر می‌گویند: «شما [در دنیا] جز ده [روز، بیش] نمانده‌اید» (۱۰۳). ما داناتریم به آنچه می‌گویند، آنگاه که نیک‌آیین‌ترین آنان می‌گوید: «جز یک روز بیش نمانده‌اید» (۱۰۴).

[ سوره طه ]

می‌فرماید: «چه مدت به عدد سال‌ها در زمین ماندید؟» (۱۱۲). می‌گویند: «یک روز یا پاره‌ای از یک روز ماندیم. از شمارگران [خود] بپرس» (۱۱۳). می‌فرماید: «جز اندکی درنگ نکردید، کاش شما می‌دانستید» (۱۱۴).

[ سوره مومنون ]

و می‌گویند: «ما را چه شده است که مردانی را که ما آنان را از [ زمره‌ی] اشرار می‌شمردیم نمی‌بینیم؟» (۶۲). آیا آنان را [در دنیا] به ریشخند می‌گرفتیم یا چشم‌ها [ی ما] بر آن‌ها نمی‌افتد؟ (۶۳).

[ سوره ص ]

 Posted by at 3:11 pm
Jul 232013
 

… و اگر فضل خدا و رحمتش بر شما نبود هرگز هيچ كس از شما پاك نمی‌شد …

[ سوره نور: آیه ۲۱ ]

 Posted by at 3:35 am
Jul 232013
 

کلمات رامم نیستند. نه اینکه قبلا بوده‌اند و الآن نیستند؛ هیچوقت درست و حسابی رامم نبوده‌اند. خودم می‌دانم، نوشته‌هایم الکنند. می‌خواهم چیزی را بگویم ولی هر کاری می‌کنم دست آخر نمی‌شود آن چیزی که در سرم می‌گذرد. چفت و بست کلمات خوب از کار در نمی‌آیند، جملاتْ درست پشت سر هم قرار نمی‌گیرند و آخرسر یک نوشته‌ی سرهم‌بندی شده روی دستِ منِ خسته از نوشتن باقی می‌ماند. تصویر خودم را همانند معلولی می‌بینم که مشکلات حرکتی دارد و سعی می‌کند بدود. در نهایتْ تلاشش نمایش مضحکی از دویدن می‌شود.

همه‌ی اینها امشب زیر نور ماه به ذهنم آمد… همین ماهی که زیباست و در عین زیبایی‌اش هر چه غم در اعماق وجودت داری را بیرون می‌کشد و مقابلت ردیف می‌چیند… تو ولی در ظاهرْ آرامْ، خود را در سکوت شب رها کرده‌ای و به ماه خیره شده‌ای… و این زبان الکن قادر نیست آنچه بر سرت در همین چند لحظه می‌رود را بیان کند…

پی‌نوشت: من [زبان] سرم نمی‌شود ولی… راستی دلم که می‌شود.

 Posted by at 12:27 am
Jul 212013
 

روزنامه شرق (امروز یکشنبه ۳۰ تیر ۱۳۹۲)  گزارشی از وضعیت اقتصادی ایران در خاورمیانه بر اساس آمارهای منتشر شده در سال ۲۰۱۲ ارائه کرده است. خلاصه این آمار و مقایسه بین وضعیت کشورهای منطقه را در جدول زیر می‌توان مشاهده کرد. با توجه به این آمار و ارقام، متاسفانه شاهدیم با وجود اینکه یک‌چهارم از زمان اجرای سند چشم‌انداز بیست ساله گذشته اما شرایط اقتصادی ایران در پایین‌ترین رتبه‌ها در بین کشورهای خاورمیانه قرار دارد.

2013-07-21-Iran_in_Middl_East

این آمارها را مقایسه کنید با ادعاهای دولت کنونی در مورد دستاوردهایی که داشته است!

پی‌نوشت: البته این ارائه نادرست و غیر شفاف آمار توسط دولت فعلی نکته‌ی جدیدی نیست، هرچند که جای تاسف بسیار دارد. ولی نکته‌ای که بیشتر از همه انسان را متاثر می‌کند نحوه برخورد رسانه‌ها (خصوصا رسانه ملی) با این شیوه رفتار است. مشکل در نوع نگاه و دیدگاه رسانه‌هاست که اجازه می‌دهند آدم‌ها (حالا می‌خواهد رئیس دولت باشد یا کاندیداهای ریاست جمهوری یا حتی مثلا یک کارشناس) به واسطه‌ی جایگاهی که دارند بیایند و عملا هرچه دلشان می‌خواهد بگویند بدون اینکه پاسخ‌گوی نقدهای جدی و کارشناسانه باشند. تا وقتی این دیدگاه اصلاح نشود که افراد (در هر سطح و مقامی که هستند) باید پاسخ‌گوی اظهار نظرهایشان باشند و نتوانند هر صغری و کبرایی را به عنوان آمار، تحلیل یا برنامه تحویل مردم بدهند، وضعیت همینگونه خواهد بود.

از طرف دیگر مردم هم باید از وضعیت «مخاطب غیر فعال» به‌درآیند و به چالش کشیدن نظرات، تحلیل‌ها و آمارها جزء دغدغه‌هایشان شود. مردم هم باید برای خودشان عزت قائل باشند و نسبت به حرف‌ها و اظهار نظرهای بی‌ربط عکس‌العمل نشان دهند. هنوز افراد جامعه ما به قدر کفایت نسبت به وضعیت جامعه‌شان و سرنوشت آن حساس نیستند. این هم جای بسی تاسف دارد.

 Posted by at 5:01 pm
Jul 162013
 

«هنر عشق ورزیدن» کتابی است خواندنی که با وجود اینکه حدود نیم قرن از نگارش آن می‌گذرد ولی مطالب آن هنوز از تازگی خاصی برخوردار است. علیرغم سادگی و روانی متن کتاب، به علت گستردگی مطالبی که در آن مطرح شده، به سادگی نمی‌توان آن را خلاصه کرد یا بخش‌هایی از آن را انتخاب کرد (حداقل این کار برای من آسان نبود)؛ کتابی است که به نظرم باید همه‌اش خوانده شود. با این حال سعی کرده‌ام بخش‌هایی از کتاب را که به نظرم جالب‌تر بوده است انتخاب کنم، البته با این قصد ضمنی که این کار تصویری هرچند ناواضح از مطالب آن را برای مخاطب ترسیم کند.

کمی طولانی شد، برای همین همه را در قالب یک فایل پی‌دی‌اف گذاشتم اینجا.

 Posted by at 12:10 am