دنیای درون، دنیای افکار آدم، دهلیزهای وجود آدم… غرق شدن درش خیلی خطرناکه؟!… نه اینو نمیخواستم بگم! (هرچند که میشه به طرز خطرناکی غرقهش شد…)
… میخواستم بگم که خیلی وقتها با دنیای «روزمرهای» که توش زندگی میکنیم از زمین تا آسمون فرق داره. ارزشگذاریها، اولویتها، قواعدش، نتایجی که میگیریم… کلی با هم تفاوت دارن…
… زیاد پیش آمده که وقتی بعد از یه مدتی گوشهگیری -مثلا برای به نتیجه رسوندن مطلبی، فکر کردن در مورد مسئلهای، سر و سامون دادن به غم و غصههای زندگی یا صرفا نیاز برای تنها بودن- به دنیای واقعی بیرون و روزمره بازگشتهام احساس کردهام از پشت کوه برگشتهام و با همه چیز یکجور احساس غریبگی کردهام… تا مدتی زمان بگذرد…
… بدتر اینکه خیلی وقتها دیدهام نتیجهگیریهایی هم که در طول اون مدت انجام دادهام بدرد همونجا (یعنی همون پشت کوه) میخورن و گره از مشکلی باز نمیکنن!
… و پشت کوه جای خوبیست… شبیه کنار دریاچه…
Aug 092013