Jul 272017
 

زندگی روزمره، زندگی تکراری هر روزه، خیال‌بافی، قصه‌پردازی و داستان‌سرایی را از یادمان برده است. کاری که به نظر می‌آید اجدادمان در آن بیش از ما مهارت کسب کرده بودند. حال ما، مردم روزگار مدرن، در یک دور باطل افتاده‌ایم. به این ترتیب که با از دست دادن توانایی قصه‌پردازی، زندگی‌مان بی‌روح‌تر شده است، در نتیجهِ آن توانایی قصه‌پردازی‌مان را بیش از پیش از دست داده‌ایم. زندگیِ انسانْ بدونِ قصه‌پردازی، خیال‌بافی و داستان‌سرایی، زندگی تختِ بدونِ هیجانِ خاکستری‌ای است.

 Posted by at 1:18 pm

  One Response to “انسانِ بی قصه”

  1. ا شب به قلّه ی شایدگ صعود می کنید و ستاره ها را تماشا می کنید و لذت می برید. خود را به چیزی یا کسی نزدیک احساس می کنید. اما از ستاره خبری نیست، نوری که شما می بینید میلیون ها سال پیش این ستاره ها را گذاشته و آمده است. آن بالا هیچ چیز نیست. این ها فقط چیزهایی است که در دل شما می گذرد.

    این ها پیشرفت علم است. علم تپانچه ی عجیبی است. با همه جور چیز می شود آن را پر کرد و درق درق، کلک هر چیز قشنگی که هست، کند.

Leave a Reply to محمدجواد Cancel reply

You may use these HTML tags and attributes: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>

(required)

(required)