May 202016
 

یک آدم (یا رباتِ) بیکاری از فرانسه آمده ۴۱۸۶۶۰ بار وبلاگ را رفرش کرده و باعث شده بود وب‌هاستیگ به علت استفاده بیش از حد چند روزی کل سایت را از کار بیاندازد. در این چند روز وقت نکرده بودم میل بزنم که ما مورد حمله قرار گرفته‌ایم تا سایت را درست کنند. آی‌پی طرف را بلاک کردم و بعد هم ایمیل زدم که مشکل از من نبوده و حدود ده پانزده دقیقه بعد مشکل برطرف شد. این‌ها را چرا نوشتم؟! خواستم مثل قدیم‌ترها چیزی نوشته باشم؛ شاید همینطور بدون دلیل… شاید هم نوشتن به من حس زنده بودن می‌دهد (حتی اگر چنین متن دم‌دستی‌ای باشد).

 Posted by at 1:14 am

  4 Responses to “مدتی سایت روی هوا بود”

  1. آقای دکتر منتظر بودیم گفتیم شاید شما به علت مشغله تون این روزها نیستید.

  2. خوب شد گفتی از فرانسه، وگرنه واقعا اولش فکر کردم تقصیر من بوده! :))))
    بس که میام اینجا رو چک می کنم ببینم پست جدید چه خبر! 😉

  3. چندوقت پیش، در مورد میل و ایجاب میان‌سالی به خبرخوانی نوشته بودم، چیزی که فکر می‌کردم بنا به شهود باید این‌طور باشه. شاید با یه ارتباط منطقی بشه به نوشتن هم ربطش داد. منظورم اینه که خب، اگه خبرخوانی یک راه درون‌ریزی برای فرار از خل‍اء هست، ل‍ابد نوشتن هم یک راه برون‌ریزی.

    //
    «یک شوخی همیشگی هم وجود دارد که پدرها معمول‍اً از این شبکه به آن شبکه، از این روزنامه به آن روزنامه و از این سایت به آن سایت خبر می‌خوانند. حال‍ا چرا؟ ل‍ابد چون آدم از یک‌جایی به بعد، شاید، توانایی و البته امید به تغییر رویۀ زندگی خود را در خودش نمی‌بیند. نمی‌تواند همه‌چیز را ریست کند، خودش از نو بسازد و تصمیم‌گیرنده‌ی اتفاقات اطرافش باشد. دنبال عامل بیرونی‌ست که اوضاع را بهتر کند و زندگی‌اش را تحت تاثیر قرار دهد. داستان زندگی همۀ ما، با کمی تقریب و کمی این‌طرف و آن‌طرف، همین است. روی صندلی کرختیِ خودمان نشسته‌ایم»

    پ.ن. با احترام، چون چیزی راجع به کانسپت نوشتن دیدم، مراتب ذوق خودم رو ابراز کردم. وگرنه جسارتِ مصداق‌قراردادن سایرافراد رو نکردم. :دی

 Leave a Reply

You may use these HTML tags and attributes: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>

(required)

(required)