Sep 272012
تمام آنچه از پیری میدانست، این بود که پیری دورهای از زندگی است که در آن میانسالی به گذشته تعلق دارد؛ دورهای که سرنوشت دیگر تمام شده است؛ دورهای که آدم دیگر از این ناشناسِ وحشتناک که آینده نام دارد، وحشتی ندارد؛ دورهای که عشق، وقتی ملاقاتش میکنیم، مسلم و واپسین عشق است.
[ میلان کوندرا: زندگی جای دیگریست*، ص ۱۴۷ ]
*: ترجمهی پانتهآ مهاجر کنگرلو، فرهنگ نشر نو، چاپ چهارم، ۱۳۸۸.