Nov 262012
 

شاید تا کسی تاریکی را تجربه نکند، شاید تا کسی در ظلمتْ راه را گم نکند و از ترسِ تنهایی در این کوره‌راه‌های تاریکْ جان‌به‌لب نشود، «قدر» نور را نداند. شاید به همین خاطر به آدمیزاد اختیار داده شده تا برود خودش را گم و گور کند؛ تا برود تنهایی و تاریکی را تجربه کند، که وقتی بازگشت آنوقت جور دیگری قدر نور را، قدر آرام و قرار را بداند. شاید به همین خاطر باشد که آدمیزاد می‌تواند چنان «قدری» بیابد که سجده فرشتگان بر او واجب شود…

پی‌نوشت: مطمئنا اینطور نیست که همه‌ی آدم‌ها باید تا انتهای ظلمات بروند تا ارزش نور را بدانند. بعضی‌ها هنوز قدم-از-قدم برنداشته همه چیز دستگیرشان می‌شود. بعضی دیگر باید خیلی زیاد در تاریکی پیش بروند تا بفهمند اوضاع از چه قرار است…

 Posted by at 8:11 am

 Leave a Reply

You may use these HTML tags and attributes: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>

(required)

(required)