Sep 252017
چندباری برایم پیش آمده که در جمعی حرف حقی را گفتهام و آدم فرصت طلبی از حرفم برای پیشبرد مقصود ناحق خودش، حمله به فردی دیگر و خلاصه سو استفادههایی از این قبیل استفاده کرده است. احتمالا اگر از وجود چنین فردی اطلاع میداشتم، حرفم را محافظهکارانهتر یا در لفافه و با استفاده از هزار تمثیل و استعاره بیان میکردم که امکان سو استفاده از آن پیش نیاید. شاید هم کسی بگوید که اگر حرف حق بوده که خب گفتنش ایرادی ندارد و باید خیلی رک و راست بیانش کرد…
زندگی پیچیدگیهای زیادی دارد. در جامعه هزار لایه ما این پیچیدگیها به مراتب بیشتر و گیجکنندهتر هم هستند! واقعا در این شرایط چکار باید کرد؟
شاید اشکال از گفتن حرف حق نیست و اشکال از نصفه گفتن است. اگر کسی برداشتی غلطی کرد یا استفادهی ناروایی کرد، باید جواب او را هم داد. منطقی نیست؟
به نظر من بیشتر مشکلات جامعهی ما ناشی از عدم شفافیت و زبان استعاری ماست، و برای رفع این مشکل، شفافیت و صداقت راه حل خوبی به نظر میرسد.
از طرف دیگر همانطور که گفتید زندگی خیلی پیچیدهست، به حدی که گاهی آدم مطمئن نیست که نتیجهی یک کار به ظاهر خوب چه میتواند باشد. اما وقتی از پیشبینی نتایج عجیب وغریب کارها در دنیا ناتوانیم، یا باید گاهی کاری نکرد یا به همین دقت نصفه و نیمهی خودمان بسنده کرد. پیشنهاد من پذیرفتن احتمال خطاست :دی.
قل الحق ولو کان مرّا حاجی! البته در روایت است که با چاشنی لبخند و گارد آماده برای جلوگیری از سواستفاده ها
در این شرایط باید بحث رو به سرور خانگی مطمئن معطوف کرد.