Jul 152015
 

توافق هسته‌ای نهایی شد! برای اینکه چنین توافقی به نتیجه برسد عوامل متعددی دست به دست هم دادند. رای و خواست اکثریت مردم ایران که منجر به انتخابات سال ۹۲ شد عامل مهمی بود. شکل‌گیری نوعی وحدت نظر بین اکثر نیروهای سیاسی داخلی برای حل مسالمت‌آمیز این مسئله نکته دیگری‌ست که در به نتیجه رساندن این اتفاق نقش مهمی داشت. به این نکته هم باید توجه کرد که اگر در این طرف به جای روحانی و ظریف افراد دیگری مسئول پرونده بودند و در طرف مقابل هم اگر به جای اوباما و کری افراد دیگری قرار داشتند شاید هرگز توافق هسته‌ای اینگونه که پیش رفت پیش نمی‌رفت.

در راستای این توافق بعد از مدت‌ها ایرانی‌ها طعم تجربه‌ای از وفاق (و شاید تا حدی هم غرور) ملی را چشیدند که مدت‌ها بود تجربه نکرده بودند (منظورم غرور از خود توافق نیست، بلکه غرور ناشی از همین تجربه همدلی‌ست). خصوصا بعد از گسست و دوقطبی شدگی‌ای که در سال ۸۸ به اوج خود رسید چنین تجربه‌ای می‌تواند به حل و فصل موضوعات گذشته و التیام زخم‌ها و افزایش امید در جامعه کمک کند (این حرفم دقیق نیست ولی به نظرم اکثر ایرانی‌ها به جز عده‌ی اندکی حداقل از نفس توافق راضی بوده‌اند و اگر نگرانی‌ای هم داشته‌اند مربوط به جزییات و مفاد تفاهم‌نامه بوده است). نکته خیلی مهمی که دوست دارم بر روی آن تاکید کنم این‌ست که در آینده باید تلاش کنیم چنین تجربه‌های ملی‌ای گسترش یابند و در این راستا تجربه شکل‌گیری وفاق ملی حول و حوش این توافق می‌تواند نقطه شروع و درس خوبی برای ما باشد.

اگر نگاهی به متن ۱۵۹ صفحه‌ای تفاهم‌نامه بیاندازیم متوجه می‌شویم که ایران محدودیت‌های زیادی را در زمینه تکنولوژی هسته‌ای و تحریم‌های تسلیحاتی و غیره پذیرفته است تا از زیر بار تحریم‌ها (ی نامشروع و ناعادلانه) خارج شود. به عبارتی عامیانه مجبور شده‌ایم زیر بار حرف زور برویم و این به غرور خیلی از ما بر می‌خورد (کما اینکه خورده است). کار غیر عاقلانه این بود که رگ غیرت‌مان بیرون بزند و میز مذاکره را ترک کنیم! ولی خوشحالم! خوشحالم از اینکه در عوض آن خیلی «عاقلانه» وضعیت خودمان را سبک‌سنگین کردیم و به این نتیجه رسیدیم که وزن کنونی و بالفعل ما در دنیا آنقدرها هم قابل توجه نیست که بخواهیم غیرتی بازی دربیاوریم! در نتیجه همه تلاش‌مان را انجام دادیم و همه قدرت چانه‌زنی‌مان را جمع کردیم تا «در حد توان‌مان» امتیاز بگیریم (به نظرم در حد توان‌مان خوب هم عمل کرده‌ایم). در واقع خوشحالی من از این رشد واقع‌نگری در سطح ملی جامعه ماست.

و نکته آخر اینکه جامعه ایران جامعه رنگارنگی‌ست با طیف‌های متنوع و سلیقه‌ها و افکار متفاوت. ولی متاسفانه هنوز مرام گفتگو و نقد که از ضروریت‌های یک جامعه متنوع هست آنطور که باید در میان ما رواج ندارد. هنوز یاد نگرفته‌ایم که می‌شود (و باید) با وجود اختلاف نظر‌های‌مان در کنار هم زندگی کنیم و در مورد مسایل اصلی و ملی‌ای که به همه ما مربوط می‌شوند در فرایندهایی معقول و عادلانه به اجماعی مورد توافق همه برسیم.

در این مدت تجربه‌ای متفاوت از گفتگو با طرف‌های مورد اختلاف در خارج از کشور را داشته‌ایم. وجود این تجربه می‌تواند راهنمایی مفید باشد برای تجربه مهمتر گفتگو بین خودمان در داخل کشور و یاد گرفتن اینکه علی‌رغم تفاوت‌های فکری‌مان می‌توانیم کنار هم زندگی کنیم و در مسایل ملی می‌توانیم به جمع‌بندی‌های کلان مورد توافق همه برسیم. مهم سازوکاری‌ست که به مرور در جامعه برای رسیدن به این هدف شکل می‌گیرد که بعد از طی کردن آن فرایند همه از نتیجه به دست آمده راضی باشند و نسبت به آن تمکین کنند.

تا این نقطه و دستیابی به چنین تجربه ملی‌ای هنوز راه زیادی را باید طی کنیم. باید سعه صدر لازم برای گفتگو را تمرین کنیم. باید سطح آگاهی جامعه را در مسایل مختلف بالا ببریم و متخصصین و اهل فکر سعی کنند مسایل مهم را به زبان قابل فهم برای عموم بیان کنند. لازم است درست نقد کردن را بیاموزیم و یاد بگیریم با انگ زدن و شلوغ‌بازی نمی‌شود طرف مخالف را از میدان به در کرد (شاید برای مدت کوتاهی بشود این کار را کرد ولی تعادل بدست آمده پایدار نیست). خلاصه باید همه تلاش‌مان را برای گسترش چنین ایده‌ای صرف کنیم چرا که نتیجه‌اش بسیار شادی آفرین و ثمربخش خواهد بود؛ برای همه ما!

پی‌نوشت: به عنوان یک نکته حاشیه‌ای این را هم بگویم. چند سال پیش سفری که برای شرکت در یک کنفرانس به آمریکا داشتم همزمان شده بود با روز «۴ جولای» که روز استقلال آمریکاست. میزان وطن‌پرستی‌ای که از آمریکایی‌ها با تیپ‌های مختلف در این روز می‌دیدم واقعا برایم جالب بود. این ارادت عمیق به آرمان آمریکایی را می‌شود در فضای آن‌جا، در سخنان اکثر سیاست‌مداران‌شان، سینمای‌شان و … مشاهده کرد!

ما ایرانی‌ها که اینقدر به توانایی‌های‌مان، دین‌مان، تاریخ‌مان و … می‌بالیم چقدر چنین وحدت و آرمان مشترکی داریم؟

 Posted by at 4:40 pm

  2 Responses to “از درس‌های توافق هسته‌ای: مرام گفتگو را گسترش دهیم”

  1. سلام برادر. ممنون از متنت. کمتر کسی هست که به این نکته‌ای که گفته‌ای در حال حاظر دقت داشته باشه. ممنون مجددا.
    آقا متن کامل توافق رو داری احیانا؟

    • سلام،
      ممنون، مخلصم.
      لینک فایل متن توافق رو تو متن می‌ذارم.

 Leave a Reply

You may use these HTML tags and attributes: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>

(required)

(required)