Aug 242014
 

به عنوان مقدمه بگویم آنطور که از رفتار آدم‌ها متوجه شده‌ام، اصولا تغییر ندادن عقاید حالت دیفالت است و اگر عقیده کسی تغییر کند باید برای‌مان سوال پیش بیاید که «چرا نظر فلانی تغییر کرد؟» نه‌ هنگامی که نظرش ثابت بماند! به عبارت دیگر آدم‌ها تا مجبور نشوند (مثلا به دلیل تغییر شرایط محیطی یا فشارهای اجتماعی و …) چیزی را تغییر نمی‌دهند!

در مورد تحول اشاره شده در بالا هم قائدتا فرایند ایده‌آل رسیدن به عقیده و نظری خاص، این باید باشد که از بین حالت‌های مختلف و گزینه‌های موجود همه را بررسی کنیم و با توجه با دستگاه فکری‌ای که داریم و با استفاده از عقل سلیم و بدون پیش‌داوری، نظر معقول‌تر را انتخاب کنیم. در اینجا البته دو نکته قابل تامل وجود دارد. اول اینکه این تصور که‌‌ تصمیماتی که آدم‌ها می‌گیرند (و از این جمله تصمیم‌هایی که منجر به انتخاب عقیده و نظر خاصی می‌شود) بر اساس تفکر و تعقل محض است، تصور اشتباه و دور از واقعیتی‌ست. هزار و یک عامل روانی کوچک و بزرگ بر آدم‌ها و اعتقاداتشان تاثیر می‌گذارد و نتایج تفکر منطقی هم یکی از این عوامل تاثیرگذار است ولی نه تنها عامل. شاید برای بسیاری حتی مهم‌ترین عامل هم نباشد! حتما مثال‌هایی در ذهن دارید از افرادی که بعد از اثبات شدن مطلبی باز هم در مقابل قبول کردن آن از خود مقاومت نشان می‌دهند. انسان‌ها ساختار روانی پیچیده‌ای دارند و به راحتی و با قطعیت نمی‌توان در مورد دلایل اعمال، رفتار و افکارشان اظهار نظر کرد. به علت مکانیزم‌های روانی مختلف (مانند مقاوت‌های درونی، فرافکنی و …) اینکار برای خود فرد شاید دشوارتر از بقیه باشد که بفهمد واقعا به چه علتی فلان تصمیم را گرفته است.

نکته دیگری که می‌خواهم بگویم شاید برای همه صدق ‌نکند ولی فکر می‌کنم خیلی‌ها بخشی از عقایدشان اینگونه شکل ‌‌‌می‌گیرد. ولی قبل از آن و در تایید مقدمه بگویم که برای آدم‌ها پذیرفتن اینکه درباره مسئله‌ای اشتباه کرده‌اند کار دشواری‌ست؛ هرچقدر هم اشتباه بزرگ‌تر باشد دشواری قبول کردن آن بیشتر می‌شود. با اینکار تصویر ایده‌آل و والایی که از خود در ذهن دارند می‌شکند، غرورشان جریحه‌دار می‌شود و شاید بخش بزرگی از معنای زندگی‌شان زیر سوال برود. به همین دلیل افراد به صورت ناخودآگاه و به طرق مختلف سعی می‌کنند خود را راضی کنند که اوضاع خوب است و نیازی به تغییر نیست.

یکی از مهم‌ترین مسائل زندگی هر فردی، مسیر کلی است که طی می‌کند و تصمیمات سرنوشت‌سازیست که در طول زندگی می‌گیرد. بعد از مدتی که فرد راهی را ادامه داده است، از نظر روانی هزینه قبول کردن اینکه ممکن است کلا از ابتدا تصمیم‌ها و انتخاب‌هایش اشتباه بوده‌اند چنان زیاد می‌شود که حتی در عمیق‌ترین لایه‌های ناخودآگاهش هم قبول چنین اشتباهاتی را واپس می‌زند. این نکته تازگی‌ها نظرم را به خود جلب کرده است که یکی از قوی‌ترین مکانیزم‌های دفاعی در چنین حالتی این‌ست که فرد شروع به ساختن مجموعه عقایدی (بعضا خیلی هم پیچیده و جذاب) می‌کند که مهر تاییدی است بر مسیری که طی کرده. به این ترتیب عقایدی که بسیاری از آدم‌ها بیان می‌کنند نه ناشی از فکر سلیم و بی‌طرف و تحقیق و تفحص صادقانه، بلکه مجموعه‌ایست که هدف نهایی و پنهانش صرفا تایید کردن تجربه‌های (نه لزوما درست) آن فرد است؛ هرچند که در ظاهر فرد همه تلاشش را می‌کند که این مجموعه معقول بنماید.

 Posted by at 4:40 pm
Aug 152014
 

۱- من خیلی از مدال فیلدزی که مریم میرزاخانی گرفته خوشحالم. هم برای اینکه یک نفر ایرانی چنین جایزه‌ای گرفته و هم اینکه خصوصا او اولین زنی در دنیاست که چنین موفقیتی را کسب کرده‌ست. امیدوارم چنین موفقیت‌هایی در زمینه‌های دیگر هم، چه برای کسانی که در کشور مانده‌اند و چه برای کسانی که به هر دلیلی از اینجا رفته‌اند، ادامه پیدا کند و باعث شود که کم‌کم اعتماد به نفسی که ما به عنوان یک ملت برای پیش‌رفتن نیاز داریم رشد کند.

۲- در این بین اما عکس‌العمل‌های بعضی افراد در شبکه‌های اجتماعی برایم بسیار جالب بود. عده‌ای هستند که انگار تحت تسلط نیروهای مازوخیستی اصرار دارند حتی در بهترین لحظات هم به یاد خودشان و بقیه بیاورند که چقدر وضعیت ما بد است، چقدر از نظر فرهنگی عقب افتاده هستیم و صد سال دیگر هم اگر چنین خبرهایی بشنویم حکم این را دارد که با یک گل بهار نمی‌شود و … .

کسی اوضاع نابسامان‌مان را انکار نمی‌کند ولی واقع‌نگر بودن چیزی غیر از منفی‌نگر بودن است. اگر کسی در احوال‌مان دقت کند نکات مثبت بسیار و روند رو به رشدی را می‌بیند که هرچند شاید آهسته ولی به طور پیوسته و به دور از همه هیاهوها به کار خودش ادامه می‌دهد و همین دلگرم کننده است. (شاید بعدترها، به عنوان مثال، مفصل‌تر درباره مشاهده خودم درباره رشد اعتماد به نفس اساتید و دانشجوها در بازه‌‌ی چندساله‌ای که دور از ایران بودم بنویسم).

۳- پیام تبریک روحانی در توئیتر (به همراه دو عکس از مریم میرازاخانی) هم خیلی خوشحال کننده بود.

۴- در این مورد البته جستجویی نکرده‌ام و شناختی هم از مریم میرزاخانی ندارم. ولی دوست دارم و خوشحالی‌ام چند برابر می‌شود اگر در جایی، مصاحبه‌ای، وبلاگی، از کسانی که در ایران مقدمات موفقیتش را فراهم کرده‌اند (اساتیدش، دانشگاه و …) تشکری کند. (البته اگر کرده که خب ایول! :))

 Posted by at 11:35 am
Jul 272014
 

در مورد رویت هلال ماه نو و شروع و اتمام ماه‌های قمری مقداری جستجو کرده‌م و چند نکته زیر به نظرم مفید آمدند:

۱- طبق گفته سایت ناسا طول یک ماه ممکن است بین ۲۹.۲۶ تا ۲۹.۸ روز تغییر کند. دلیل چنین تغیییراتی تاثیر جاذبه خورشید بر مدار ماه ذکر شده است. با توجه به این طول زمان ماه‌های قمری ۲۹ یا ۳۰ روزه هستند (در تقویم قمری ماه‌های ۲۸ یا ۳۱ روزه نداریم).

۲- ملاکی که به طور سنتی برای شروع هر ماه قمری استفاده می‌شود بر اساس «مشاهده هلال ماه نو» در شامگاه روز ۲۹ یا ۳۰ ماه قبل است. اینکه ملاک ماه نو بر اساس مشاهده‌پذیر بودن هلال ماه است پیش‌بینی شروع ماه را مشکل می‌کند و به همین دلیل شروع هر ماه به منطقه‌ای که در آن مشاهده صورت می‌گیرد بستگی پیدا می‌کند.

۳- در بین اکثریت مراجع ملاک «مشاهده هلال ماه» استفاده از چشم غیر مسلح است. در دهه‌های اخیر بعضی از مراجع استفاده از وسایل نجومی را نیز ملاک «مشاهده» دانسته‌اند.

۴- درباره اینکه اگر هلال ماه در شهری رویت شود معیاری برای پذیرفتن رویت در شهرهای دیگر است یا نه، نظرهای متفاوتی وجود دارد. بعضی از مراجع مشاهده هلال را در مناطق مختلف مستقل از یکدیگر می‌داند. بعضی دیگر معتقدند که اگر در شهری هلال ماه رویت شود در همه شهر‌های هم‌افق با آن یا شهرهایی که در غرب آن قرار می‌گیرند اول ماه است. گروه دیگری فراتر می‌روند و معتقدند اگر در شهری ماه دیده شود در تمام شهرهایی که بخشی از شب آنها با شب این شهر مشترک است اول ماه است.

۵- من قبل از اینکه نقشه مشاهده‌پذیر بودن ماه را ببینم (در ادامه پست اضافه کرده‌ام) فکر می‌کردم که حداقل نظر دوم باید معقول باشد. ولی به نظر می‌آید اگر ملاک ماه نو را مشاهده پذیر بودن قبول کنیم، قضیه پیچیده‌تر خواهد بود. قبل از اینکه نقشه مشاهده‌پذیر بودن ماه را ببینیم، این نکته را بگویم که اگر ملاک شروع ماه را یک رخداد نجومی خاص قرارداد کنیم در این صورت کار خیلی ساده خواهد بود. مثلا اگر ملاک ماه نو، تولد ماه (قرار گرفتن ماه در نزدیک‌ترین فاصله نسبت به خورشید) باشد، ناسا زمان دقیق ماه نو را (بر اساس Universal Time) برای ۶۰۰۰ هزار سال در جداولی در اینجا قرار داده است. این محاسبات برای سال ۲۰۱۴ مطابق جدول زیر است. برای مثال تولد ماه شوال، (امروز) ساعت ۳:۱۲ بامداد یکشنبه ۵ مرداد به وقت تهران بوده است. البته بین تولد ماه تا مشاهده آن مدت زمانی طول می‌کشد که به طول و عرض جغرافیایی هر منطقه و شرایط جوی بستگی دارد.

FullMoon2014

۶- اتفاقا به سایت Islamic Crescents’ Observation Project برخوردم که نرم‌افزاری تولید کرده‌اند که نقشه احتمال مشاهده‌پذیر بودن ماه را در نقاط مختلف زمین نشان می‌دهد (با استفاده از چشم مسلح و غیر مسلح) . برای امروز (۵ مرداد) این نقشه به صورت زیر است (البته معیارهای مختلفی برای محاسبه وجود دارد که هرکدام نتایج متفاوتی می‌دهند ولی بر اساس پیش‌بینی این نرم‌افزار به نظر می‌آید که فردا دوشنبه نباید عید باشد). همانطور که از نقشه زیر برمی‌آید مشاهده پذیر بودن ماه به هم‌افق بودن شهرها یا شب مشترک داشتن‌شان بستگی ندارد و از الگوی پیچیده‌تری پیروی می‌کند.

Shawwal-1435

Click on the image to view it larger

 Posted by at 12:03 pm
Jul 172014
 

وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَكُم مِّن تُرَ‌ابٍ ثُمَّ إِذَا أَنتُم بَشَرٌ‌ تَنتَشِرُ‌ونَ (۲۰) وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُم مَّوَدَّةً وَرَ‌حْمَةً ۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُ‌ونَ (۲۱) وَمِنْ آيَاتِهِ خَلْقُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْ‌ضِ وَاخْتِلَافُ أَلْسِنَتِكُمْ وَأَلْوَانِكُمْ ۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَاتٍ لِّلْعَالِمِينَ (۲۲) وَمِنْ آيَاتِهِ مَنَامُكُم بِاللَّيْلِ وَالنَّهَارِ‌ وَابْتِغَاؤُكُم مِّن فَضْلِهِ ۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَسْمَعُونَ (۲۳) وَمِنْ آيَاتِهِ يُرِ‌يكُمُ الْبَرْ‌قَ خَوْفًا وَطَمَعًا وَيُنَزِّلُ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَيُحْيِي بِهِ الْأَرْ‌ضَ بَعْدَ مَوْتِهَا ۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَعْقِلُونَ (۲۴) وَمِنْ آيَاتِهِ أَن تَقُومَ السَّمَاءُ وَالْأَرْ‌ضُ بِأَمْرِ‌هِ ۚ ثُمَّ إِذَا دَعَاكُمْ دَعْوَةً مِّنَ الْأَرْ‌ضِ إِذَا أَنتُمْ تَخْرُ‌جُونَ (۲۵)

[ سورة الروم ]

و از نشانه‌هاى او اين است كه شما را از خاك آفريد؛ پس بناگاه شما [به صورت‌] بشرى هر سو پراكنده شديد. (۲۰) و از نشانه‌هاى او اينكه از [نوع‌] خودتان همسرانى براى شما آفريد تا بدانها آرام گيريد، و ميانتان دوستى و رحمت نهاد. آرى، در اين [نعمت‌] براى مردمى كه مى‌انديشند قطعاً نشانه‌هايى است. (۲۱) و از نشانه‌هاى [قدرت‌] او آفرينش آسمانها و زمين و اختلاف زبانهاى شما و رنگهاى شماست. قطعاً در اين [امر نيز] براى دانشوران نشانه‌هايى است. (۲۲) و از نشانه‌هاى [حكمت‌] او خواب شما در شب و [نيم‌] روز و جستجوى شما [روزى خود را] از فزون‌بخشى اوست. در اين [معنى نيز] براى مردمى كه مى‌شنوند، قطعاً نشانه‌هايى است. (۲۳) و از نشانه‌هاى او [اينكه‌] برق را براى شما بيم‌آور و اميدبخش مى‌نماياند، و از آسمان به تدريج آبى فرو مى‌فرستد، كه به وسيله آن، زمين را پس از مرگش زنده مى‌گرداند. در اين [امر هم‌] براى مردمى كه تعقل مى‌كنند، قطعاً نشانه‌هايى است. (۲۴) و از نشانه‌هاى او اين است كه آسمان و زمين به فرمانش برپايند؛ پس چون شما را با يك بار خواندن فرا خوانَد، بناگاه [از گورها] خارج مى‌شويد. (۲۵)

[ سوره روم؛ ترجمه فولادوند ]

پی‌نوشت: برایم جالب بود که اینطور نشانه‌های مختلف پشت سر هم ذکر شده‌اند و در مورد هرکدام هم گفته می‌شود که به درد چه گروهی از آدم‌ها می‌خورند یا باید چه ویژگی‌ای داشت تا آن نشانه، به نظرمان نشانه بیاید (البته آیه اول و آیه آخر بدون ذکر گروه خاصی آمده‌اند).

 Posted by at 6:58 am
Jul 142014
 

لَّا تَجْعَلْ مَعَ اللَّـهِ إِلَـٰهًا آخَرَ‌ فَتَقْعُدَ مَذْمُومًا مَّخْذُولًا (۲۲) وَقَضَىٰ رَ‌بُّكَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا ۚ إِمَّا يَبْلُغَنَّ عِندَكَ الْكِبَرَ‌ أَحَدُهُمَا أَوْ كِلَاهُمَا فَلَا تَقُل لَّهُمَا أُفٍّ وَلَا تَنْهَرْ‌هُمَا وَقُل لَّهُمَا قَوْلًا كَرِ‌يمًا (۲۳) وَاخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّ‌حْمَةِ وَقُل رَّ‌بِّ ارْ‌حَمْهُمَا كَمَا رَ‌بَّيَانِي صَغِيرً‌ا (۲۴) رَّ‌بُّكُمْ أَعْلَمُ بِمَا فِي نُفُوسِكُمْ ۚ إِن تَكُونُوا صَالِحِينَ فَإِنَّهُ كَانَ لِلْأَوَّابِينَ غَفُورً‌ا (۲۵) وَآتِ ذَا الْقُرْ‌بَىٰ حَقَّهُ وَالْمِسْكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَلَا تُبَذِّرْ‌ تَبْذِيرً‌ا (۲۶) إِنَّ الْمُبَذِّرِ‌ينَ كَانُوا إِخْوَانَ الشَّيَاطِينِ ۖ وَكَانَ الشَّيْطَانُ لِرَ‌بِّهِ كَفُورً‌ا (۲۷) وَإِمَّا تُعْرِ‌ضَنَّ عَنْهُمُ ابْتِغَاءَ رَ‌حْمَةٍ مِّن رَّ‌بِّكَ تَرْ‌جُوهَا فَقُل لَّهُمْ قَوْلًا مَّيْسُورً‌ا (۲۸) وَلَا تَجْعَلْ يَدَكَ مَغْلُولَةً إِلَىٰ عُنُقِكَ وَلَا تَبْسُطْهَا كُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُومًا مَّحْسُورً‌ا (۲۹) إِنَّ رَ‌بَّكَ يَبْسُطُ الرِّ‌زْقَ لِمَن يَشَاءُ وَيَقْدِرُ‌ ۚ إِنَّهُ كَانَ بِعِبَادِهِ خَبِيرً‌ا بَصِيرً‌ا (۳۰) وَلَا تَقْتُلُوا أَوْلَادَكُمْ خَشْيَةَ إِمْلَاقٍ ۖ نَّحْنُ نَرْ‌زُقُهُمْ وَإِيَّاكُمْ ۚ إِنَّ قَتْلَهُمْ كَانَ خِطْئًا كَبِيرً‌ا (۳۱) وَلَا تَقْرَ‌بُوا الزِّنَىٰ ۖ إِنَّهُ كَانَ فَاحِشَةً وَسَاءَ سَبِيلًا (۳۲) وَلَا تَقْتُلُوا النَّفْسَ الَّتِي حَرَّ‌مَ اللَّـهُ إِلَّا بِالْحَقِّ ۗ وَمَن قُتِلَ مَظْلُومًا فَقَدْ جَعَلْنَا لِوَلِيِّهِ سُلْطَانًا فَلَا يُسْرِ‌ف فِّي الْقَتْلِ ۖ إِنَّهُ كَانَ مَنصُورً‌ا (۳۳) وَلَا تَقْرَ‌بُوا مَالَ الْيَتِيمِ إِلَّا بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ حَتَّىٰ يَبْلُغَ أَشُدَّهُ ۚ وَأَوْفُوا بِالْعَهْدِ ۖ إِنَّ الْعَهْدَ كَانَ مَسْئُولًا (۳۴) وَأَوْفُوا الْكَيْلَ إِذَا كِلْتُمْ وَزِنُوا بِالْقِسْطَاسِ الْمُسْتَقِيمِ ۚ ذَٰلِكَ خَيْرٌ‌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا (۳۵) وَلَا تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ ۚ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ‌ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولَـٰئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْئُولًا (۳۶) وَلَا تَمْشِ فِي الْأَرْ‌ضِ مَرَ‌حًا ۖ إِنَّكَ لَن تَخْرِ‌قَ الْأَرْ‌ضَ وَلَن تَبْلُغَ الْجِبَالَ طُولًا (۳۷) كُلُّ ذَٰلِكَ كَانَ سَيِّئُهُ عِندَ رَ‌بِّكَ مَكْرُ‌وهًا (۳۸) ذَٰلِكَ مِمَّا أَوْحَىٰ إِلَيْكَ رَ‌بُّكَ مِنَ الْحِكْمَةِ ۗ وَلَا تَجْعَلْ مَعَ اللَّـهِ إِلَـٰهًا آخَرَ‌ فَتُلْقَىٰ فِي جَهَنَّمَ مَلُومًا مَّدْحُورً‌ا (۳۹)

الاسراء

معبود ديگرى با خدا قرار مده تا نكوهيده و وامانده بنشينى (۲۲) و پروردگار تو مقرر كرد كه جز او را مپرستيد و به پدر و مادر [خود] احسان كنيد. اگر يكى از آن دو يا هر دو، در كنار تو به سالخوردگى رسيدند به آنها [حتى‌] «اوف» مگو و به آنان پَرخاش مكن و با آنها سخنى شايسته بگوى (۲۳) و از سر مهربانى، بالِ فروتنى بر آنان بگستر و بگو: «پروردگارا، آن دو را رحمت كن چنانكه مرا در خردى پروردند» (۲۴) پروردگار شما به آنچه در دلهاى خود داريد آگاه‌تر است. اگر شايسته باشيد، قطعاً او آمرزنده توبه‌كنندگان است (۲۵) و حق خويشاوند را به او بده و مستمند و در راه‌مانده را [دستگيرى كن‌] و ولخرجى و اسراف مكن (۲۶) چرا كه اسرافكاران برادران شيطانهايند، و شيطان همواره نسبت به پروردگارش ناسپاس بوده است (۲۷) و اگر به اميد رحمتى كه از پروردگارت جوياى آنى، از ايشان روى مى‌گردانى، پس با آنان سخنى نرم بگوى (۲۸) و دستت را به گردنت زنجير مكن و بسيار [هم‌] گشاده‌دستى منما تا ملامت‌شده و حسرت‌زده بر جاى مانى (۲۹) بى‌گمان، پروردگار تو براى هر كه بخواهد، روزى را گشاده يا تنگ مى‌گرداند. در حقيقت، او به [حال‌] بندگانش آگاه بيناست (۳۰) و از بيم تنگدستى فرزندان خود را مكشيد. ماييم كه به آنها و شما روزى مى‌بخشيم. آرى، كشتن آنان همواره خطايى بزرگ است (۳۱) و به زنا نزديك مشويد، چرا كه آن همواره زشت و بد راهى است (۳۲) و نفسى را كه خداوند حرام كرده است جز به حق مكشيد، و هر كس مظلوم كشته شود، به سرپرست وى قدرتى داده‌ايم، پس [او] نبايد در قتل زياده‌روى كند، زيرا او [از طرف شرع‌] يارى شده است (۳۳) و به مال يتيم -جز به بهترين وجه- نزديك مشويد تا به رشد برسد، و به پيمان [خود] وفا كنيد، زيرا كه از پيمان پرسش خواهد شد (۳۴) و چون پيمانه مى‌كنيد، پيمانه را تمام دهيد، و با ترازوى درست بسنجيد كه اين بهتر و خوش فرجام‌تر است (۳۵) و چيزى را كه بدان علم ندارى دنبال مكن، زيرا گوش و چشم و قلب، همه مورد پرسش واقع خواهند شد (۳۶) و در [روى‌] زمين به نخوت گام برمدار، چرا كه هرگز زمين را نمى‌توانى شكافت، و در بلندى به كوهها نمى‌توانى رسيد (۳۷) همه اين [كارها] بدش نزد پروردگار تو ناپسنديده است (۳۸) اين [سفارشها] از حكمتهايى است كه پروردگارت به تو وحى كرده است، و با خداى يگانه معبودى ديگر قرار مده، و گرنه حسرت‌زده و مطرود در جهنم افكنده خواهى شد (۳۹)

سوره اسراء؛ ترجمه فولادوند

پی‌نوشت: آیات ۸۳ و ۸۳ سوره بقره هم شباهت‌هایی به آیات بالا دارند؛ البته خطاب به بنی‌اسراییل آمده‌اند. آیات ۱۵۱ تا ۱۵۳ سوره انعام هم تقریبا ورژن خلاصه شده آیات بالا هستند. شاید آیات دیگری هم با این مضمون باشند ولی من اطلاعی ندارم.

 Posted by at 7:39 pm
Jul 142014
 

This is the view of “Clear Water Bay” from the atrium of Hong Kong University of Science and Technology (HKUST) in a hot summer day!

Click on the picture to view a larger version!

 Posted by at 11:03 am